شادی

psychology

شادي چيست ؟به نقل قول از ارسطو اگر ازمردم بپرسيم عالي ترين خوبي هاي قابل دسترسي چيست ؟ خواهند گفت :« شادي» در واقع شادي بزرگترين موهبتي است که داريم شادي يکي از هيجانات ما از سوگ و نااميدي تا وجد و سرخوشي را در بر مي گيرد . شادي واژه اي است که شايد ما به سادگي از ان بگذريم و نسبت به آن توجهي نشان ندهيم در واقع براي شاد شدن به دنبال بهانه هاي گوناگون مي گرديم. تقرباً اکثر مردم بيشتر تمايل دارند تا در مواقع غم و ناراحتي به دوستان خود سر بزنند و از کنار مسايل شاد به راحتي مي گذرند. بيشتر زماني که مشکلي داريم با دوستانمان تماس ميگيريم و غم هايمان را باآنها قسمت ميکنيم . اماوقتي شاد هستيم سعي نمي کنيم آن را انتقال دهيم . براي شاد زيستن نبايد دنبال بهانه اي باشيم شادي در يک قدمي ماست ، با ماست و مي تواند درهر زمان تجربه شود متأسفانه اکثر مردم هميشه براي ناراحتي و غصه هاي خود دليلي مي آورند تا شاد نباشند ، آيا امکان پذير است که زندگي ، بدون شکل باشد پس بهتر نيست که هر مشکلي رابه نوعي ديگر بنگريم

شادي به نظر مردم عايد مترادف با لذت ودر سطح بالاتر و زا نظر خواص معادل عملکرد خوب است . روان شناسان ، درصدد هستند تا علل شادي و فرآيند هايي را که باعث شادي مي شوند ، پيدا کنند ، تا بتوانند راه هايي را براي بهبود شادي بيابند. آنها دريافته اند افرادي که عزت نفس ، احساس کنترل ، خوش بيني و هدفمندي بيشتري دارند از افراد ديگر شادترند. يکي از رايج ترين روش هايي که افراد شادي را با آن تعريف مي کنند ، لذت بردن است . افراد ، شادي را با لذت بردن ، رضايت مندي از زندگي و نداشتن احساس منفي ، تعريف مي کنند . لذت جنبه هيجاني شادي است و رضايت مندي جنبه شناختي ان است

هيجانات دو دسته اند ، هيجانات منفي ( مثل چشم ، اضطراب ، افسردگي ) و هيجانات مثبت ( مثل لذت ،آرامش ، اعتماد به نفس ) . لذت بردن را مي توان در لحظات خوشي افراد مشاهده کرد که نمود آن خنده است و بيشتر آني و موقت مي باشد. آرامش را مي توان در حالتي از استراحت و آرميدگي يافت و بهترين روش مورد استفاده آن تماشاي تلويزيون است

ابراز هيجانات

ما هيجانات خود را فقط از طريق کلمات ابراز نمي کنيم . علايم غير کاملي ( مثل : ابراز چهره اي ، ژست ، وضعيت بدن ، حرکات چشم و تن صدا ) نيز بسيار آگاهي دهنده هستند . مکان اصلي ابراز هيجانات صورت است که مي تواند شماري از هيجانات را ابراز کند شاخص هاي غير کلامي مرتبط با شادي ، لبخند زدن ، وضعيت بدني باز و غير دفاعي ، خوش بيني توأم با بشاش بودن صدا است که تقريباً در اکثر فرهنگ ها به صورت مشترک وجود دارد

در واقع ما قادر به کنترل مؤلفه هاي کلامي رفتار خود هستيم اما نمي توانيم مؤلفه هاي غير کلامي رفتار خود را پنهان کنيم. گاهي نيز آگاهانه ، بيانات چهره اي ما خلاف احساس است دروني ماست . براي مثال دو رقيب در يک مسابقه ورزشي گاهي به هم لبخند مي زنند ، گاهي زماني که ضربه مي خورند و گاهي زماني مي بازنند ، اما مطمئنا اين لبخند نشان دهنده احساس واقعي آنها نيست ، و احساس آنها پنهان مانده است

لبخند زنان در مقايسه با لبخند مردان ، بيشتر احتمال دارد که احساسات واقعي آنها را بپوشاند . به طور سنتي ، نقش اجتماع زنان با سلطه پذيري و عطوفت بيشتري همراه مي باشد. و بنابراين لبخند جزء جدايي ناپذير شيوه رفتار زنان بوده است .در يک بررسي مشخص گرديد که لبخند پدر در مقايسه با لبخند مادر اطلاع دهنده تر است وقتي پدر به فرزند خود لبخند مي زند ، در مقايسه با وقتي که لبخند نمي زند ، معمولاً مهربانتر و تأييد کننده تر است تعجب آور اينکه مادراني که به فرزندان شان لبخند نمي زنند بيشتر احتمال دارد که با فرزند خويش نامهربان باشند

گاهي افرادي که بيشتر تظاهر به شادي مي کنند ، بيشتر احتمال دارد که دچار غم و اندوه باشند . در واقع اين افراد يک نقاب شادي بر صورت خود مي زنند تا درون غمگين خود را بپوشانند

چه کساني شادترند ؟

اصولاً مردم را مي توان به دو طبقه کلي تقسيم کرد : خوش بين ها و بدبين ها . به نظر خوش بين ها ليوان تا نيمه پر است و به نظر بدبين ها ليوان تا نيمه خالي اسا . البته شادي بستگي به موقعيت نيز دارد گاهي در محيط خانه شاديم ولي در محيط کار به دليل مشکلات کاري غمگين هستيم

در بررسي هاي متفاوت بر روي افراد ، استنتاج شد که مردم بيشترين منابع لذت را در فهرست زير مي يابند

- خوردن

- فعاليت هاي اجتماعي و رابطه جنسي

- ورزش

- موفقيت و تأييد اجتماعي

- استفاده از مهارت ها

- موسيقي ، هنر ومذهب

- محيط و آب و هوا

- آرامش و استراحت

در اکثر مواقع، چند عامل با هم موجب لذت فرد مي شوند

خوردن : خوردن يکي از شايع ترين منابع لذت و از نيازهاي بيولوژيکي است. اگر خوردن لذت بخش نبود مردم اينقدر خود را براي خوردن به زحمت نمي انداختند .آشپزي به دليل اينکه سلولهاي عصبي را تحريک مي کند ، لذت خوردن را افزايش مي دهد. محافل اجتماعي نيز در افزايش لذت خوردن تأثير گذار است

فعاليت هاي اجتماعي و روابط جنسي : اين دو شايع ترين منابع هيجانات مثبت هستند و زيرا دادن پاسخ مثبت به ديگران ، به معني لبخند زدن و دادن ساير نشانه هاي مثبت اجتماعي ، به ديگران پاداش مي دهد و بخش سايرين نيز در برگرداندن اين پاسخ علاوه بر لبخند و ساير نشانه ها ، کمک واقعي ، و همکاري نيز نشان مي دهند خلق مثبت و اجتماعي بودن ، با هم ارتباط نزديکي دارند. براي مثال نوزادان با لبخندي که به بزرگسالان مي زنند آنها را ترغيب مي کنند تا از آنها مراقبت نمايند. نشانه ها اجتماعي مثبت مشابه اين ، منجر به روابط جنسي و ساير پاداش هاي بيولوژيکي مي شود

ورزش : ورزش آسان ترين و قوي ترين روش براي ايجاد لق مثبت تحت شرايط تجربي ايت . تأثير ورزش آنقدر واضح است که گاهي آن را « ضد افسردگي» مي نامند. و مي تواند به عنوان درماني براي افسردگي به کار برود . ورزش موجب آزاد شدن اندروفين ، احساس خشنودي ، قدرت و رضايت از داشتن تناسب اندام مي شود و بر عزت نفس نيز تأثير مي گذارد

موفقيت و تأييد اجتماعي: عزت نفس ارتباط نزديکي با شادي دارد و همان طور که مشخص است يکي از شايعترين منابع لذت محسوب مي شود . موفقيت و تأييد اجتماعي براي ما مهمترين منبع است؛ البته عزت نفس تا حدي به ارتباط با ديگران و تا حدي به عملکرد موفقيت آميز بستگي دارد

استفاده از مهارت ها : رضايت شغلي ، تا حدي بستگي به استفاده از مهارت ها دارد و تا حدي به شناخت و پيشرفت . اين تنها براي دريافت پاداش نيست بلکه همچنين يک « رضايتمندي ذاتي » از انجام مهارت هاي کاري ايجاد مي کند . همانند ورزش و ساير مواردي که ذکر شد، افراد از فعاليت هاي شبيه شنا ، اسکي و آرامشي که پس از مهارت هاي کاري ايجاد مي شود ، لذت مي برند

موسيقي هنر و مذهب: يکي ديگر از روشهاي ايجاد کننده خلق مثبت نواختن موسيقي شاد است اين حالت هيچ گونه نياز بيولوژيکي را ارضا نمي کند . قسمتي از آنچه موسيقي انجام مي دهد تحريک صوت انسان است و اين ممکن است توسط صداي يک انسان در حالات هيجاني متفاوت ايجاد شود . فرد با خلق خوب به روش خاصي صحبت مي کند درحالي که شخص افسرده با تن صداي پايينتر ، کندتر و آرامتر سخن مي گويد. با موسيقي اغلب مي تواند هيجانات شديد و عميق ايجاد مي کند . مذهب نيز حالات هيجاني مشابهي ايجاد م کند

شرکت در کنسرت هاي موسيقي ، شوخي و ارضا کنجکاوي به عنوان لذت هاي ذهن هستند

هوا و محيط: زماني که خورشيد مي درخشد و هوا نسبتاً گرم است (اما نه خيلي گرم) و رطوبت پايين است، افراد شادترند . نبودن خورشيد در ما افسردگي ايجاد مي کند . باران نيز مهم است ، و ممکن است براي باريدن آن نماز خوانده شود اما باران زياد چندان براي ما خوشايند نيست

افرادي که در حومه شهر هستند احساسات مثبت قوي تري دارند ، طبيعت وحشي ، مثل کوه در فرد احساسات مثبت ايجاد مي کند ؛ حتي ديدن يک فيلم از يک طبيعت وحشي فشار خون را پايين مي آورد و به فرد آرامش مي دهد. مردم ، بيشتر جاهايي را مي پسندند که خوش آي و هوا بوده و چشم انداز زيبايي داشته باشند. انسانها فضاهاي طبيعي را به مصنوعي ترجيح مي دهند

آرامش و استراحت : تماشاي تلويزيوني مشهودترين مثال براي رسيدن به آرامش است اکثر مردم به طور متوسط 3 ساعت در روز تلويزيون تماشا مي کنند يک حالت آرامش در شکل عميق آرميدگي تجربه مي شود. مثل حالتي که بين خواب و بيداري تجربه مي شود

منبع : ماهنامه موفقيت

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:,ساعت10:4توسط الناز زفیعی | |